روانشناسی-کاربردهای عملی روانشناسی در زندگی روزمره
کاربردهای عملی روانشناسی در زندگی روزمره
اگر فکر میکنید که روانشناسی تنها به درد دانشجویان و استادان میخورد، بهتر است در آن تجدید نظر کنید، زیرا روانشناسی، موضوعی نظری و کاربردی است و به شیوههای گوناگون میتواند مورد استفاده قرار گیرد.
آنچه در زیر آمده است، کاربردهای عملی روانشناسی در زندگی روزمره است.
• بهبود کارآیی
صدها کتاب و مقاله به ما روشهایی برای انجام کار بیشتر و موثرتر در یک روز را آموزش میدهند، اما پایه علمی و پژوهشی این توصیهها چیست؟
برای مثال، تاکنون چند بار شنیده اید که انجام چند کار همزمان، میتواند کارآیی و راندمان شما را افزایش دهد؟
در حالی که پژوهشها نشان داده اند که سعی در انجام بیش از یک کار در یک زمان، به طور جدی باعث کاهش سرعت، دقت و کارایی خواهد شد؛ بنابراین درسهایی که از روانشناسی برای بهبود کارایی خود میتوانید بگیرید عبارتند از:
پرهیز از انجام چند کار به طور همزمان، به ویژه هنگام انجام کارهای پیچیده یا خطرناک.
تمرکز بر روی کاری که در دست دارید.
کنار گذاشتن عواملی که موجب حواس پرتی میشود.
• پیدا کردن انگیزه بیشتر
هدف شما چه ترک سیگار باشد، چه کاهش وزن و چه یادگیری یک زبان جدید، درسهایی از روانشناسی میتواند راهنمای شما در پیدا کردن انگیزه قویتر و بیشتر باشد.
برای افزایش سطح انگیزشی خود در انجام دادن یک کار، میتوانید برخی از راهنماییها و توصیههای زیر را که برگرفته از پژوهشهایی در روان شناسی شناختی و آموزشی هستند، به کار ببندید:
معرفی عناصر بدیع و تازه برای بالا نگاه داشتن میزان علاقه مندی خود.
تغییر مسیر به منظور جلوگیری از خستگی و یکنواختی.
یادگیری چیزی تازه بر پایه دانستههای موجود خود.
قرار دادن هدفهای روشن که مستقیما مربوط به آن کار باشند.
پاداش دادن به خود برای خوب انجام دادن کار.
• بهبود مهارتهای مدیریت
تفاوتی ندارد که شما مدیر یک اداره باشید یا عضو داوطلب یک گروه، دارا بودن مهارتهای رهبری، به احتمال زیاد در مقطعی از زندگی به دردتان خواهد خورد.
همه افراد به طور فطری چنین مهارتی را ندارند، اما چند راهنمایی ساده که از پژوهشهای روانشناسی به دست آمده میتواند مهارتهای رهبری را در شما بهبود بخشد.
یکی از معروفترین مطالعات در این زمینه به ارائه نظریههای رهبری انجامیده است که سه سبک مختلف رهبری را مطرح میسازد.
بر پایه یافتههای این مطالعه و پژوهشهای بعدی، یکی از روشهای زیر را میتوانید هنگامی که در موقعیت رهبری یک گروه قرار گرفتید به کار بندید:
مسیر کلی را مشخص کنید، اما به اعضای گروه اجازه دهید که عقایدشان را بیان کنند.
درباره راه حلهای ممکن برای مساله، با اعضای گروه صحبت کنید.
تمرکز خود را بر انگیزش ایدهها قرار دهید و به نوآوری و خلاقیت افراد پاداش دهید.
• تقویت حافظه
یا تاکنون این سوال برایتان پیش آمده است که چرا جزییات دقیق حادثهای که در دوران کودکی برایتان پیش آمده را به یاد میآورید، اما نام کسی که همین دیروز ملاقاتش کردید را فراموش کرده اید؟
پژوهشهایی که در زمینه چگونگی شکل گیری خاطرههای جدید در ذهن صورت گرفته و نیز پژوهشهایی درباره اینکه چرا فراموش میکنیم، یافتههایی را در پی داشته که مستقیما قابل اعمال در زندگی روزمره است.
برخی از روشهای افزایش قدرت حافظه عبارتند از:
تمرکز بر روی اطلاعات.
مرور آموخته ها.
• بهبود ارتباطات فردی
ارتباطات چیزی بسیار فراتر از چگونگی صحبت کردن یا نوشتن است. پژوهشها نشان داده اند که علایم غیرشفاهی، بخش اعظمی از ارتباطات میان فردی ما را تشکیل میدهند.
شما به منظور بهتر و موثرتر رساندن پیام خود، باید یاد بگیرید که چگونه از ارتباطات غیرشفاهی برای بیان مقصود خود استفاده کنید و نیز این گونه پیامهای غیرشفاهی را از کسانی که در پیرامون تان قرار دارند بگیرید.
برخی راهبردهای کلیدی در زیر آورده شده است:
استفاده از برخورد چشمی مناسب.
توجه کردن به علایم غیرشفاهی در دیگران.
یادگیری استفاده از لحن صدا برای تقویت پیام خود.
برای اطلاعات بیشتر در این زمینه میتوانید مقاله راهنمای ارتباطات غیرشفاهی را بخوانید.
• درک بهتر دیگران
همانند ارتباطات غیرشفاهی، توانایی شما در درک هیجانات خود و دیگرانی که پیرامون تان قرار دارند، نقش مهمی در روابط و زندگی حرفهای شما بازی میکند.
عبارت هوش هیجانی بیانگر قابلیت درک هیجانات خود و دیگران است.
آزمون هوش هیجانی میتواند به شما در ارزیابی این توانایی خود کمک کند. به گفته دانیل گولمن روانشناسی ، ضریب هوش هیجانی درواقع میتواند مهمتر از ضریب هوشی باشد. برای بالا بردن هوش هیجانی چه کار باید کرد؟
برخی از راهبردهای زیر را میتوانید در نظر بگیرید:
ارزیابی و برآورد دقیق واکنشهای هیجانی خود.
ثبت تجربیات و هیجانات خود در دفتر خاطرات روزانه.
سعی در دیدن وضعیتها و شرایط از دیدگاه یک فرد دیگر.
کاربرد روانشناسی در محیط های کار و صنعت
در فصل حاضر فهرستی از ابعاد گوناگون کاربرد دانش روانشناسی در کار و در حیطه زمانی برای دانشجویان رشته های مختلف و به ویژه برای مدیران آینده و کنونی سازمانها معرفی شده است . دلیل اینکه مدیران را مخاطب قرار داده ایم آن است که به نظر می رسد جوانه هر گونه تغییر و تحول سازمانی باید در تفکر منطقی , باور داشتها و در عقل سلیم مدیران , خاصه مدیران سطوح بالای سازمانهای دولتی و بخش خصوصی کشورمان بارور شود . اگر بالاترین سطوح مدیریت یک سازمان با دانش روانشناسی و کاربردهای وسیع آن در همه ابعاد حیات سازمانی آشنا نباشد , سرپرست واحد کوچکتر سازمان نیزنمی تواند در تحلیل مشاغل و در آزمایش و انتخاب , آموزش , ارزشیابی و استفاده از نظامهای تشویق و تنبیه , افزایش سطح روحیه و کارآمدی کارکنان تحت نظارت خود , از روشهای علمی شناخته شده استفاده کند.
قلمرو روانشناسی در کار
روانشناسی که آن را به عنوان مطالعه علمی رفتار و فرآیندهای ذهنی موجود زنده تعریف می کنیم . از دو جنبه علمی و عملی یا حرفه ای مورد توجه قرار می گیرد . وقتی درباره تحقیقات روانشناسی و استفاده از روشهای علمی برای شناخت رفتار آدمی صحبت می کنیم در این صورت با علم روانشناسی سروکار داریم و هنگامی که درباره کاربرد یافته های روانشناسی در ابعاد گوناگون حیات انسانی سخن می گوییم حرفه روانشناسی را مورد توجه قرار داده ایم . یک نفر روانشناس حرفه ای نیز مانند یک فیزیکدان یا زیست شناس با کاربرد یافته های علمی رشته تخصصی خود به منظور حل مشکلات عملی مردم سروکار دارد . در قلمرو کاربرد روانشناسی در کار رفتار آدمی در رابطه با کار مورد مطالعه قرار می گیرد و هدف اصلی روانشناس مطالعه و کاربرد آن دسته از اصول و یافته های روانشناسی است که در رابطه بین انسان و کار او اثر می گذارد . به اعتقاد بعضی از صاحب نظران , حیطه روانشناسی صنعتی از قلمرو روانشناسی در کار , محدودتر است . در مورد روانشناسی صنعتی رفتار آدمی در همه مراحل تولید , توزیع و مصرف کالاها و خدمات مورد مطالعه قرار می گیرد , بطور کلی می توان گفت که:
در روانشناسی صنعتی با بررسی رفتار آدمی و کاربرد حقایق روانشناسی در حل مسایل انسانی در سازمانها سروکار داریم . برای روانشناسی صنعتی یافته های روانشناسی به صورت نظریه ها و روابط علّی بین محرک و پاسخ مطرح است.
نکته مهم دیگر آنکه روانشناس از این یافته ها برای شناخت رفتار آدمی در رابطه با کار و مسایل انسانی ناشی از کار استفاده می کند , بنابراین می توان قلمرو روانشناسی کار را به عنوان مطالعه رفتار آدمی در آن جنبه از حیات بدانیم که:
۱- با کار پیوندی تنگاتنگ دارد و رفتار آدمی را در رابطه با آن تحت مطالعه و بررسی قرار می دهد.
۲- برای به حداقل رساندن مشکلات انسانی در کار از قوانین و یافته های روانشناسی استفاده می کند.
در روانشناسی صنعتی کوشش اصلی آن روانشناس آن است که:
۱- هر سازمان تولیدی یا خدماتی به تولید آن دسته از کالاها و خدمات بپردازد که اولاً نیازهای معقول آدمی را تامین کند و ثانیاً در این راه رفاه جسمی و ارزشهای شخصی و انسانی مردم نیز مورد توجه قرار گیرد .
۲- کارآیی و خاصه اثر بخشی فعالیت کارکنان سازمانها در تولید و توزیع کالاها و خدمات افزایش یابد .
۳- شرایطی فراهم شود تا کارکنان سازمانها با اعتقاد و علاقه به فعالیت بپردازند .
۴- ارزشهای شخصی و انسانی کارکنان سازمانها همچنان محفوظ باقی بماند و موجباتی فراهم گردد که ایمنی کارکنان در زمینه های سلامت جسمی و روانی تامین شود .
۵- بهداشت روانی کارکنان سازمانها با تمام ابعاد آن تامین می شود و رشد و بالندگی شخصیت آنان همراه با افزایش کارآیی و اثر بخشی فعالیتشان مورد نظر قرار گیرد .
۶- مسایل انسانی در محیط کار حل شود و اگر بخواهیم واقع بینانه تر بیان کنیم مسایل و مشکلات انسانی در محیط کار به حداقل برسد.
- ۹۸/۱۱/۱۰