برگزار کننده بزرگ ترین همایش های رایگان

موسسه جوان

برگزارکننده دوره های اموزشی

موسسه جوان

برگزارکننده دوره های اموزشی

۵ مطلب با موضوع «روانشناسی» ثبت شده است

کاربردهای عملی روانشناسی در زندگی روزمره

کاربردعملی روانشناسی

اگر فکر می‌کنید که روان‌شناسی تنها به درد دانشجویان و استادان می‌خورد، بهتر است در آن تجدید نظر کنید، زیرا روانشناسی، موضوعی نظری و کاربردی است و به شیوه‌های گوناگون می‌تواند مورد استفاده قرار گیرد.
آنچه در زیر آمده است، کاربردهای عملی روانشناسی در زندگی روزمره است.


•     بهبود کارآیی


صد‌ها کتاب و مقاله به ما روش‌هایی برای انجام کار بیشتر و موثرتر در یک روز را آموزش می‌دهند، اما پایه علمی و پژوهشی این توصیه‌ها چیست؟
برای مثال، تاکنون چند بار شنیده اید که انجام چند کار همزمان، می‌تواند کارآیی و راندمان شما را افزایش دهد؟
در حالی که پژوهش‌ها نشان داده اند که سعی در انجام بیش از یک کار در یک زمان، به طور جدی باعث کاهش سرعت، دقت و کارایی خواهد شد؛ بنابراین درس‌هایی که از روانشناسی برای بهبود کارایی خود می‌توانید بگیرید عبارتند از:
    پرهیز از انجام چند کار به طور همزمان، به ویژه هنگام انجام کار‌های پیچیده یا خطرناک.
    تمرکز بر روی کاری که در دست دارید.
    کنار گذاشتن عواملی که موجب حواس پرتی می‌شود.


•    پیدا کردن انگیزه بیشتر


هدف شما چه ترک سیگار باشد، چه کاهش وزن و چه یادگیری یک زبان جدید، درس‌هایی از روانشناسی می‌تواند راهنمای شما در پیدا کردن انگیزه قوی‌تر و بیشتر باشد.

برای افزایش سطح انگیزشی خود در انجام دادن یک کار، می‌توانید برخی از راهنمایی‌ها و توصیه‌های زیر را که برگرفته از پژوهش‌هایی در روان شناسی شناختی و آموزشی هستند، به کار ببندید:

معرفی عناصر بدیع و تازه برای بالا نگاه داشتن میزان علاقه مندی خود.
    تغییر مسیر به منظور جلوگیری از خستگی و یکنواختی.
    یادگیری چیزی تازه بر پایه دانسته‌های موجود خود.
    قرار دادن هدف‌های روشن که مستقیما مربوط به آن کار باشند.
    پاداش دادن به خود برای خوب انجام دادن کار.

 

•    بهبود مهارت‌های مدیریت


تفاوتی ندارد که شما مدیر یک اداره باشید یا عضو داوطلب یک گروه، دارا بودن مهارت‌های رهبری، به احتمال زیاد در مقطعی از زندگی به دردتان خواهد خورد.
همه افراد به طور فطری چنین مهارتی را ندارند، اما چند راهنمایی ساده که از پژوهش‌های روانشناسی به دست آمده می‌تواند مهارت‌های رهبری را در شما بهبود بخشد.
یکی از معروف‌ترین مطالعات در این زمینه به ارائه نظریه‌های رهبری انجامیده است که سه سبک مختلف رهبری را مطرح می‌سازد.
بر پایه یافته‌های این مطالعه و پژوهش‌های بعدی، یکی از روش‌های زیر را می‌توانید هنگامی که در موقعیت رهبری یک گروه قرار گرفتید به کار بندید:


    مسیر کلی را مشخص کنید، اما به اعضای گروه اجازه دهید که عقایدشان را بیان کنند.
    درباره راه حل‌های ممکن برای مساله، با اعضای گروه صحبت کنید.
    تمرکز خود را بر انگیزش ایده‌ها قرار دهید و به نوآوری و خلاقیت افراد پاداش دهید.

کاربردعملی روانشناسی


•    تقویت حافظه

یا تاکنون این سوال برایتان پیش آمده است که چرا جزییات دقیق حادثه‌ای که در دوران کودکی برایتان پیش آمده را به یاد می‌آورید، اما نام کسی که همین دیروز ملاقاتش کردید را فراموش کرده اید؟
پژوهش‌هایی که در زمینه چگونگی شکل گیری خاطره‌های جدید در ذهن صورت گرفته و نیز پژوهش‌هایی درباره اینکه چرا فراموش می‌کنیم، یافته‌هایی را در پی داشته که مستقیما قابل اعمال در زندگی روزمره است.
برخی از روش‌های افزایش قدرت حافظه عبارتند از:
    تمرکز بر روی اطلاعات.
    مرور آموخته ها.


•    بهبود ارتباطات فردی


ارتباطات چیزی بسیار فراتر از چگونگی صحبت کردن یا نوشتن است. پژوهش‌ها نشان داده اند که علایم غیرشفاهی، بخش اعظمی از ارتباطات میان فردی ما را تشکیل می‌دهند.
شما به منظور بهتر و موثرتر رساندن پیام خود، باید یاد بگیرید که چگونه از ارتباطات غیرشفاهی برای بیان مقصود خود استفاده کنید و نیز این گونه پیام‌های غیرشفاهی را از کسانی که در پیرامون تان قرار دارند بگیرید.
برخی راهبرد‌های کلیدی در زیر آورده شده است:
    استفاده از برخورد چشمی مناسب.
    توجه کردن به علایم غیرشفاهی در دیگران.
    یادگیری استفاده از لحن صدا برای تقویت پیام خود.
    برای اطلاعات بیشتر در این زمینه می‌توانید مقاله راهنمای ارتباطات غیرشفاهی را بخوانید.


•    درک بهتر دیگران


همانند ارتباطات غیرشفاهی، توانایی شما در درک هیجانات خود و دیگرانی که پیرامون تان قرار دارند، نقش مهمی در روابط و زندگی حرفه‌ای شما بازی می‌کند.
عبارت هوش هیجانی بیانگر قابلیت درک هیجانات خود و دیگران است.
آزمون هوش هیجانی می‌تواند به شما در ارزیابی این توانایی خود کمک کند. به گفته دانیل گولمن روانشناسی ، ضریب هوش هیجانی درواقع می‌تواند مهم‌تر از ضریب هوشی باشد. برای بالا بردن هوش هیجانی چه کار باید کرد؟


برخی از راهبرد‌های زیر را می‌توانید در نظر بگیرید:
    ارزیابی و برآورد دقیق واکنش‌های هیجانی خود.
    ثبت تجربیات و هیجانات خود در دفتر خاطرات روزانه.
    سعی در دیدن وضعیت‌ها و شرایط از دیدگاه یک فرد دیگر.

کاربردعملی روانشناسی

کاربرد روانشناسی در محیط های کار و صنعت


در فصل حاضر فهرستی از ابعاد گوناگون کاربرد دانش روانشناسی در کار و در حیطه زمانی برای دانشجویان رشته های مختلف و به ویژه برای مدیران آینده و کنونی سازمانها معرفی شده است . دلیل اینکه مدیران را مخاطب قرار داده ایم آن است که به نظر می رسد جوانه هر گونه تغییر و تحول سازمانی باید در تفکر منطقی , باور داشتها و در عقل سلیم مدیران , خاصه مدیران سطوح بالای سازمانهای دولتی و بخش خصوصی کشورمان بارور شود . اگر بالاترین سطوح مدیریت یک سازمان با دانش روانشناسی و کاربردهای وسیع آن در همه ابعاد حیات سازمانی آشنا نباشد , سرپرست واحد کوچکتر سازمان نیزنمی تواند در تحلیل مشاغل و در آزمایش و انتخاب , آموزش , ارزشیابی و استفاده از نظامهای تشویق و تنبیه , افزایش سطح روحیه و کارآمدی کارکنان تحت نظارت خود , از روشهای علمی شناخته شده استفاده کند.


قلمرو روانشناسی در کار


روانشناسی که آن را به عنوان مطالعه علمی رفتار و فرآیندهای ذهنی موجود زنده تعریف می کنیم . از دو جنبه علمی و عملی یا حرفه ای مورد توجه قرار می گیرد . وقتی درباره تحقیقات روانشناسی و استفاده از روشهای علمی برای شناخت رفتار آدمی صحبت می کنیم در این صورت با علم روانشناسی سروکار داریم و هنگامی که درباره کاربرد یافته های روانشناسی در ابعاد گوناگون حیات انسانی سخن می گوییم حرفه روانشناسی را مورد توجه قرار داده ایم . یک نفر روانشناس حرفه ای نیز مانند یک فیزیکدان یا زیست شناس با کاربرد یافته های علمی رشته تخصصی خود به منظور حل مشکلات عملی مردم سروکار دارد . در قلمرو کاربرد روانشناسی در کار رفتار آدمی در رابطه با کار مورد مطالعه قرار می گیرد و هدف اصلی روانشناس مطالعه و کاربرد آن دسته از اصول و یافته های روانشناسی است که در رابطه بین انسان و کار او اثر می گذارد . به اعتقاد بعضی از صاحب نظران , حیطه روانشناسی صنعتی از قلمرو روانشناسی در کار , محدودتر است . در مورد روانشناسی صنعتی رفتار آدمی در همه مراحل تولید , توزیع و مصرف کالاها و خدمات مورد مطالعه قرار می گیرد , بطور کلی می توان گفت که:
در روانشناسی صنعتی با بررسی رفتار آدمی و کاربرد حقایق روانشناسی در حل مسایل انسانی در سازمانها سروکار داریم . برای روانشناسی صنعتی یافته های روانشناسی به صورت نظریه ها و روابط علّی بین محرک و پاسخ مطرح است.
نکته مهم دیگر آنکه روانشناس از این یافته ها برای شناخت رفتار آدمی در رابطه با کار و مسایل انسانی ناشی از کار استفاده می کند , بنابراین می توان قلمرو روانشناسی کار را به عنوان مطالعه رفتار آدمی در آن جنبه از حیات بدانیم که:
۱- با کار پیوندی تنگاتنگ دارد و رفتار آدمی را در رابطه با آن تحت مطالعه و بررسی قرار می دهد.
۲- برای به حداقل رساندن مشکلات انسانی در کار از قوانین و یافته های روانشناسی استفاده می کند.
در روانشناسی صنعتی کوشش اصلی آن روانشناس آن است که:
۱- هر سازمان تولیدی یا خدماتی به تولید آن دسته از کالاها و خدمات بپردازد که اولاً نیازهای معقول آدمی را تامین کند و ثانیاً در این راه رفاه جسمی و ارزشهای شخصی و انسانی مردم نیز مورد توجه قرار گیرد .
۲- کارآیی و خاصه اثر بخشی فعالیت کارکنان سازمانها در تولید و توزیع کالاها و خدمات افزایش یابد .
۳- شرایطی فراهم شود تا کارکنان سازمانها با اعتقاد و علاقه به فعالیت بپردازند .
۴- ارزشهای شخصی و انسانی کارکنان سازمانها همچنان محفوظ باقی بماند و موجباتی فراهم گردد که ایمنی کارکنان در زمینه های سلامت جسمی و روانی تامین شود .
۵- بهداشت روانی کارکنان سازمانها با تمام ابعاد آن تامین می شود و رشد و بالندگی شخصیت آنان همراه با افزایش کارآیی و اثر بخشی فعالیتشان مورد نظر قرار گیرد .
۶- مسایل انسانی در محیط کار حل شود و اگر بخواهیم واقع بینانه تر بیان کنیم مسایل و مشکلات انسانی در محیط کار به حداقل برسد.

 

  • جوان موسسه اموزشی فرهنگی جوان

روانشناسی چیست و چه تاثیری در زندگی انسان دارد؟

روانشناسی علم مطالعه رفتار و ذهن انسان است. مباحثی مانند زبان بدن، مهارتهای ارتباطی، مهارت اعتماد به نفس، مهارت های ابراز وجود و بسیاری از این موارد جزو چهارچوب اساسی مورد بحث در علم روانشناسی هستند.
تسط به زبان بدن یا Body language یکی از بهترین راهکارها در روانشناسی است. به این معنی که از حرکات و رفتار فرد می توان فهمید چه در ذهن شخص می گذرد. همچنین تسلط به مهارت های ارتباطی تاثیر بسیار بالایی در کسب و جذب نظرات مثبت نسبت به خود دارد. با دانستن مهارت های ارتباطی بواسطه علم روانشناسی می توانیم در یک موقعیت و جایگاه مناسب قرار بگیریم.

روانشناسی چیست

تاثیر روانشناسی در زندگی افراد


همه ما به دنبال داشتن یک زندگی بهتر با ایده آل های خود هستیم. عواملی مانند شادی، خوشبختی و رضایت از زندگی، موفقیت ، سلامت روحی و روانی، ثروت مالی، جایگاه اجتماعی مناسب و مانند اینها از جمله مواردی هستند که بسیاری از افراد به دنبال آن هستند. علم روانشناسی موثرترین ابزار برای رسیدن به اهداف تعیین شده است. برای مثال در مصاحبه حضوری استخدامی، اگر علم روانشناسی بدانید می توانید در آنجا استخدام شوید حتی اگر علم و تخصص کافی در آن حوزه را نداشته باشید! نحوه برخورد، نحوه نشستن، نحوه لباس پوشیدن، نحوه صحبت کردن، نوع نگاه و ده ها مورد دیگر در جلب نظر دیگران نقش تعیین کننده ای دارند.

تاثیر روانشناسی در زندگی افراد

علم روانشناسی و تاثیر آن در زندگی


علم روانشناسی یکی از موثر ترین و کارآمد ترین وسیله برای مدیریت روح و روان انسان می باشد. این علم می تواند به طور مستقیم در زندگی افراد تاثیر گذاشته و آنها را از مبتلا شدن به بیماری های روحی و روانی حفظ کند. در کشورهای پیشرفته از این علم استقبال بسیار بی نظیری شده است چرا که در این کشورها اهمیت و تاثیر علم روانشناسی به خوبی درک شده است.

 

روانشناسی در زندگی همه ما


اما اهمیت روانشناسی آنجایی خود را نشان میدهد که بر ذهن مردمان جهان تاثیر بسیار زیادی میگذارد و این تاثیر از قدرت بسیار زیاد آن درباره تمام ابعاد زندگی ما نشات میگیرد.
روانشناسی در شاخه هایی همچون روانشناسی تربیت فرزند، ازدواج، کسب موفقیت و حتی روابط جنسی فعالیت دارد و میتواند راه گشای افراد گوناگون باشد.
این علم در دو شاخه درمان و پیشگیری فعالیت میکند که هر کدام دارای ویژگیهای خاص خود میباشند اما علم پیشگیری در روانشناسی و روانپزشکی از اهمیت دو جندانی برخوردار است.
دلیل این امر را میتوان در کمتر بودن هزینه ها، زحمات و موثر تر بودن نتایج دانست اما اهمیت روانشناسی در شاخه درمان هم بسیار زیاد است و میتوان آن را به درمان انواع اختلالات روانشناسی و بیماری هایروحی و روانی ربط داد.
به هر حال روانشناسی را میتوانید در تمامی ابعاد زندگی خود به کار ببرید، میتوانید در جنبه های اجتماعی و یا شخصی خود آن را به خوبی ببینید و از اهمیت روانشناسی آگاه باشید.

 

پیشینه روانشناسی

 

روان‌شناسی از دو علمزیست‌شناسی و فلسفه شکل گرفت و قدمت مباحث مربوط به این دو موضوع به دوران متفکران یونانی مانند ارسطو و سقراط برمی‌گردد. ریشه واژه روان‌شناسی، واژهای یونانی (psyche) با معنای تحت‌اللفظی “زندگی” یا “نفس” است که معانی “روح” یا “خود” از آن مشتق شده است.
پیدایش روان‌شناسی به عنوان یک حوزه مطالعاتی جدا و مستقل را مدیون ویلهلم وونت هستیم که نخستین آزمایشگاه روانشناسی تجربی را به سال 1879 در لایپزیگ آلمان تاسیس کرد. پژوهش‌های وونت متمرکز بر توصیف ساختارهای تشکیل دهنده ذهن بود. این جنبه فکری عمدتاً بر تحلیل احساسات و حواس از طریق فرایندی کاملاً ذهنی به نام درون‌نگری متکی بود. وونت باور داشت افرادی که از آموزش مناسب برخوردار شده باشند، می‌توانند فرایندهای ذهنی همراه با احساسات، حواس و افکار را به درستی تشخیص دهند.
مکاتب فکری گوناگونی در طول تاریخ روان‌شناسی برای توضیح ذهن و رفتار انسان شکل گرفته‌اند. مکاتب فکری خاصی در بعضی موارد برای دورهایی در حوزه روانشناسی بر مکاتب دیگر تفوق یافته‌اند. هرچند این مکاتب فکری گاهی به مثابه نیروهای رقیب قلمداد می‌شوند؛ اما هر دیدگاه نقش خاص خود را در افزایش درک ما از روان‌شناسی ایفاء کرده است.

  • جوان موسسه اموزشی فرهنگی جوان

روانشناسی پزشکی و نوروسایکولوژی
         روانشناسی پزشکی و نوروسایکولوژی

رشته روان شناسی هم چون رشته پزشکی خیلی گسترده می باشد و حتی شاید پیچیده تر از آن، زیرا روان و روح انسان، همچون جسم ، برای انسان ها شناخته شده نیست و به همین خاطر انواع بیماری های مربوط به روان انسان نیز به اندازه کافی شناخته شده نیست و درمان آن نیز مشخص نشده است. با این حال روان شناسان و مشاوران، تمام تلاش خود را می کنند که به فرد بیمار کمک کنند. یکی از اساسی‌ترین سوالاتی که پیش روی یک متخصص نوروسایکولوژی قرار دارد این است که آیا اختلالی که در یک بیمار وجود دارد به علت آسیب مغزی ایجاد شده است یا دلیل آن اختلالات روانپزشکی عمده است.

 

تعریف نوروسایکولوژی


با رشد و ایجاد بیماری های جدید ، رشته های جدیدی نیز اضافه می شود. نوروسایکولوژی شاخه‌ای از روانشناسی است که بیماران مبتلا به آسیب مغزی را مورد مطالعه و درمان قرار می‌دهد، و سعی می‌کند از روی علائم مکانیسم‌های مسئول، رفتار بهنجار و نابهنجار را دریابد. دلیل دشواری تفکیک یک اختلال روانپزشکی از صدمات مغزی به این واقعیت برمی‌گردد که طیف اختلالات روانی بسیار گسترده است و در اغلب موارد دربرگیرنده اختلالات شناختی بوده و به همین دلیل ممکن است با آسیب مغزی اشتباه گرفته شود.

 

تمایز نوروسایکولوژی از دیگر رشته‌ها


نوروسایکولوژی شاخه‌ای از روانشناسی است که بیماران مبتلا به آسیب مغزی را مورد مطالعه و درمان قرار می‌دهد، و سعی می‌کند از روی علائم مکانیسم‌های مسئول، رفتار بهنجار و نابهنجار را دریابد. یکی از اساسی‌ترین سوالاتی که پیش روی یک متخصص نوروسایکولوژی قرار دارد این است که آیا اختلالی که در یک بیمار وجود دارد به علت آسیب مغزی ایجاد شده است یا دلیل آن اختلالات روانپزشکی عمده است. دلیل دشواری تفکیک یک اختلال روانپزشکی از صدمات مغزی به این واقعیت برمی‌گردد که طیف اختلالات روانی بسیار گسترده است و در اغلب موارد دربرگیرنده اختلالات شناختی بوده و به همین دلیل ممکن است با آسیب مغزی اشتباه گرفته شود. حوزه تشخصی در نوروسایکولوژی خود به سه حوزه فرعی تقسیم می‌شود:


حوزه اول: شامل تشخیص وجود یک صدمه مغزی است که در اینجا باید بین اختلالاتی که منشاء هیجانی دارند و اختلالاتی که از این آسیب مغزی ناشی شده‌اند تمایز و تشخصی افتراقی قائل شود.
حوزه دوم: شامل تشیخص ماهیت مشکلاتی است که به دلیل آسیب مغزی به وجود آمده‌اند که در اینجا باید متخصص محل دقیق ضایعه مغزی را مشخص سازد.
حوزه سوم: شامل تشخیص فرایندهای زیربنایی اختلالات شناختی است.

                                                     روانشناسی پزشکی و نوروسایکولوژی

تمایز نوروسایکولوژی از دیگر رشته‌ها


متأسفانه گاهی این اصطلاح با مفهومی وسیع و به عنوان روانشناسی فیزیولوژیکی مورد استفاده قرار می‌گیرد. نوروسایکولوژی بالینی نیز شامل مطالعه روابط مغز – رفتار  است و به عنوان یک رشته مهم در سیستم بهداشتی مطرح شده است. برای درک بهتر نوروسایکولوژی باید با تعریف رشته‌های علمی مشابه آشنا شد. از جمله این رشته‌ها عبارتند از:


علم اعصاب: اصطلاحی امروزی که دربرگیرنده همه رشته‌هایی است که مستقیماً سلسله اعصاب را مورد مطالعه قرار می‌دهند (مثل تشریح اعصاب، شیمی اعصاب، و دارو شناسی اعصاب) و سعی می‌کنند رفتار را به سلسله اعصاب ربط دهند (مثل روانشناسی فیزیولوژیکی).


روانشناسی فیزیولوژیک: رشته‌ای از روانشناسی که گرایش آن به سوی توضیح و توصیف پدیده‌های روانشناختی براساس فرایندهای فیزیولوژیکی و نورولوژیکی است. بسیاری از مطالب و روش‌های آن با زیست‌شناسی و فیزیولوژی مشترک است و مشخصاً نشان دهنده گرایش ارتباطی است، که در آن یا پژوهش معطوف به قرائن فیزیولوژیکی رفتار است، یا گرایشی است تحول گرایانه که در آن توضیح نهایی برای کردار و پندار در اصول فیزیولوژیکی جستجو می‌شود. تعدادی معادل و شبه‌ معادل برای این زمینه وجود دارد، از جمله روانشناسی زیست‌شناختی، زیست روانشناسی، پسیکوبیولوژی و پسیکوفیزیولوژی

                                                                       روانشناسی پزشکی و نوروسایکولوژی
تاریخچه نوروسایکولوژی

شاخه نوروسایکولوژی از نظر تاریخی نه تنها از رشته روانشناسی بلکه همچنین از رشته‌هایی همچون پزشکی، آموزش و حقوق مشتق شده است. واژه نوروسایکولوژی از ترکیب دو کلمه نورولوژی و روانشناسی به وجود آمده است. نورولوژی  به عنوان شاخه‌ای از پزشکی محسوب می‌شود که با دستگاه اعصاب و اختلالات مرتبط با آن سروکار دارد. روانشناسی نیز به عنوان مطالعه علمی رفتار و فرایندهای روانی تعریف شده است. یکی از اولین افرادی که دو کلمه نورولوژی و روانشناسی را در یک کلمه جدید ترکیب کرد کورت گلدشتاین (نورولوژیست و روانپزشک آلمانی) بود که آن را در کتاب خود با نام ارگانیسم  در سال ۱۹۳۹ به کار برد. امروزه نوروسایکولوژی برای توصیف یکی از حوزه‌های روانشناسی به کار می‌رود که به شناسایی، کمی سازی و توصیف تغییرات رفتاری که به ساختارهای مغزی مربوط هستند محدود است و همچنین بررسی انسجام شناختی را در دستور کار قرار داده است.

  • جوان موسسه اموزشی فرهنگی جوان

چه تفاوتی بین روان‌شناس و روان‌پزشک وجود دارد؟


تفاوت روانشناس و روانپزشک

دو اصطلاح روانشناس و روانپزشک غالباً به جای هم برای توصیف متخصصی به کار برده میشود که خدمات روان‌درمانی ارائه می‌دهد، اما این دو تخصص و خدمات آنها از نظر محتوا و حیطه عملکرد با هم تفاوت دارد. روان‌پزشک، پزشکی است که می‌تواند دارو تجویز کند و این تجویز دارو را می‌تواند در کنار روان‌درمانی انجام دهد؛ هرچند تمرکز روان‌پزشکان عمدتاً بر روی مداخله‌های پزشکی و دارویی است. روان‌شناس دارای مدرک دکترا یا کارشناسی ارشد است، اما پزشک نیست و نمی‌تواند دارو تجویز کند. روان‌شناس به شیوه تخصصی‌تر روان‌درمانی انجام می‌دهد که می‌تواند شامل مداخله‌های شناختی و رفتاری باشد.

 

تحصیلات، آموزش و صلاحیت‌ها

                                    تفاوت روانشناسی و روانپزشکی


هرچند بعضی مسئولیت‌های روان‌شناسان و روان‌پزشکان، از قبیل انجام روان‌درمانی و پژوهش با هم هم‌پوشی دارد، پیشینه و شرایط لازم برای اخذ این دو تخصص با هم تفاوت دارد.

 

شرایط لازم برای روان‌شناس شدن


روان‌شناسان در رشته روان‌شناسی آموزش می‌بینند و دکترا می‌گیرند؛ دوره دکترا معمولاً چهار تا پنج سال طول می‌کشد. دانشجویان دکترا دوره‌های متفاوتی را در زمینه رشد شخصیت، روش‌های پژوهش روان‌شناختی، رویکردهای درمانی، نظریه‌های روان‌شناختی، درمان‌های شناختی، درمان‌های رفتاری و موضوعات دیگر در طول تحصیل خود می‌گذرانند. لقب “روانشناس” صرفاً برای افرادی به کار برده می‌شود که دوره آموزشی لازم را گذرانده‌اند و موفق به اخذ پروانه شده‌اند. عنوان‌های غیررسمی مانند درمانگر نیز غالباً به کار برده می‌شود، اما دیگر متخصصین حوزه سلامت روان، از قبیل مددکاران اجتماعی دارای مجوز نیز می‌توانند از این عنوان (درمانگر) استفاده کنند.


شرایط لازم برای روان‌پزشک شدن


روان‌پزشک، پزشکی است که آموزش‌های خاصی را در زمینه ارزیابی، تشخیص، درمان و پیشگیری از بیماری‌های روانی گذرانده است. دانشجویان برای روان‌پزشک شدن بعد از اتمام دوره کارشناسی وارد دانشکده پزشکی می‌شوند و برای اخد مدرک دکترا در پزشکی ادامه تحصیل می‌دهند. روان‌پزشکان آینده بعد از به اتمام رساندن دوره پزشکی، باید دوره چهار سالی رزیدنتی در حوزه سلامت روان را نیز به اتمام برسانند. دوره رزیدنتی یا دستیاری غالباً مستلزم فعالیت در بخش روان‌پزشکی بیمارستان است. دانشجویان روان‌پزشکی به درمان طیف گسترده‌ای از بیماران، از کودکان تا بزرگسالان می‌پردازند که دچار مشکلات رفتاری، هیجانی یا نوعی از اختلال‌های روانی شده‌اند.
متخصصین روان‌پزشکی در طول دوره دستیاری از آموزش و تمرین ضروری برای تشخیص و درمان عارضه‌های روانی مختلف از قبیل PTSD، ADHD، اسکیزوفرنی و اختلال دوقطبی برخوردار می‌شوند.


چگونگی درمان بیماران توسط روان‌شناس و روان‌پزشک


روان‌شناسی و روان‌پزشکی علیرغم متفاوت بودن تخصص‌ها، هر دو نقش مهمی در درمان بیماری‌های مربوط به سلامت روان دارند. روان‌شناس و روان‌پزشک غالباً با یکدیگر همکاری می‌کنند تا بتوانند بهترین درمان ممکن را به بیمار ارائه دهند. برای مثال ممکن است بیماری که دچار علائم روانی شده است، در ابتدا بهتر است که فرد به روان‌شناس مراجعه کند؛ روان‌شناس وضعیت بیمار را تحت نظر می‌گیرد، ارزیابی می‌کند و مشکل و یا اختلال را تشخیص می‌دهد، سپس در صورت نیاز او را برای تجویز دارو و نظارت بر روند درمان دارویی به روان‌پزشک معرفی می‌کند. روان‌پزشک و روان‌شناس برای درمان بیمار با یکدیگر همکاری می‌کنند، روان‌شناس مداخله‌های رفتاری را ارائه می‌دهد و روان‌پزشک دارو تجویز می‌کند یا دستور مصرف داروها را تغییر می‌دهد تا علائم بیمار به بهترین شکل ممکن تسکین یابد.
نوع رویکرد مورد نیاز غالباً به شدت علائم و نیازها و خواسته‌های بیمار بستگی دارد. باتوجه به پژوهش‌های انجام شده خواسته‌های بیماران با هم یکسان نیست، برخی روان‌درمانی را به تنهایی انتخاب می‌کنند و عده‌ای ترجیح می‌دهند که در کنار رواندرمانی، دارو هم مصرف کنند؛ بنابراین طرح درمان در این شرایط با هم متفاوت خواهد بود. هزینه‌های درمان نیز عامل تاثیرگذاری است؛ مطالعات نشان داده است که رویکردهای درمان ترکیبی برای بیماران مقرون‌ به صرفه تر است.

 

روانشناس خوب چه ویژگی هایی دارد؟


روانشناسی نیز مانند بسیاری از رشته های دانشگاهی دیگر بصورت آکادمیک آموخته می شود. یک روانشناس خوب روانشناسی است که بتواند مباحث تئوری را به عمل و کاربرد تبدیل کند. روانشناس به خوبی می داند که تیپ های شخصیتی بسیاری وجود دارد و باید رفتار متناسب با همان تیپ شخصیتی در هنگام ارتباط بکار گرفته شود. روانشناس با تکیه بر دانش و تجربه خود می تواند با افراد مختلف وارد ارتباط شده و تا حد مورد نیاز آنها را بشناسد. بر اساس همین اطلاعات که از شناخت شخص بدست می آید می توان راهکار مناسب را برای مشاوره ، روانکاوی و بهبود وضعیت مراجعه کننده اتخاد کرد

 

درمان مشکلات روحی و روانی با روانشناسی


روانشناس باید امین و رازدار مراجعه کننده باشد. بیان این موضوع به مراجعه کننده موجب فراهم شدن بستر اعتماد و اطمینان شده و باعث می شود مراجعه کننده اطلاعات کاملی در مورد خود و مشکلی که برای آن پیش آمده به روانشناس ارائه کند. این اطلاعات به همراه بررسی های تخصصی که شاید خود شخص مراجعه کننده نیز از آنها بی اطلاع باشد به روانشناس کمک خواهد کرد که مشکل را پیدا کند. پس از پیدا شدن مشکل نوبت به این مرحله می رسد که شخص باید بپذیرد این مشکل را دارد و باید آنرا درمان کرد. مجددا لازم به ذکر است که روش و الگوی درمان برای همه یکسان نیست و موارد بسیاری در تعیین روش درمان دخیل هستند.


روانشناسی از حساسیت بسیار بالایی برخوردار است


راهکاری که روانشناس به مراجعه کننده می دهد می تواند مسیر زندگی آن شخص را به کلی تحت تاثیر خود قرار دهد. در واقع روانشناس باید خود را در جایگاه مراجعه کننده قرار داده و به این فکر کند که آیا اگر خود من در این موقعیت بودم چه کاری انجام می دادم؟ روانشناس با پاسخ به این سوال است که می تواند راهنمایی مناسبی به شخص ارائه دهد. همچنین این موضوع بسیار مهم است که شخص مراجعه کننده ممکن است در لبه پرتگاه زندگی خود باشد و این حساسیت کار را بشدت بالا می برد. چون کلمه به کلمه سخنان روانشناس در روح و روان مراجعه کننده نفوذ کرده و قاعدتا شخص آنرا ملاک تصمیم گیری های خود خواهد کرد.

 

  • جوان موسسه اموزشی فرهنگی جوان

انواع روانشناسی


در جهان امروزی هیچ فعالیتی پیدا نمیشود که به ذهن و درک انسان وابسته نباشد، با افزایش علم و زندگی مدرن انسان ها بیشتر فکر میکنند و ممکن است دچار مشکلات و بیماریهای ذهنی و فکری شوند. یکی از  راهای رفع این مشکلات روانشناسان هستند. هدف از انواع روانشناسی این است که تمامی زوایا و ابعاد زندگی انسان را در بر گیرد و رفتار انسان در سنین مختلف و شرایط ذهنی او را مورد مطالعه قرار دهد . امروزه انواع روانشناسی سعی دارد به همه مسائل زندگی انسان بپردازد. انواع روانشناسی به دسته های زیادی تقسیم میشود که در ادامه به چند تا از مهمترین آن اشاره میکنیم :

 

انواع روانشناسی بالینی


 یکی از انواع روانشناسی، روانشناسی بالینی میباشد. روانشناسی بالینی به افرادی که دچار ناسازگاری هستند کمک میکند تا با مشکلات زندگی خود سازگار شوند. روانشناسی بالینی مسائلی از قبیل اضطراب، افسردگی و ... را مورد بررسی قرار میدهد. در روانشناسی بالینی برای ارزیابی مسائل روانشناسان از فنون مصاحبه و آزمون روحی و روانی کمک میگیرند. روانشناسان بالینی بیشتر در کلینیک ها و بیمارستان ها فعالیت میکنند.روان‌شناسان بالینی به ارزیابی، تشخیص و درمان بیمارانی می‌پردازند که از بیماری‌های ذهنی و ناراحتی‌های روانی رنج می‌برند. این گروه از روان‌شناسان همچنین روان‌درمانی انجام می‌دهند و طرح‌های درمانی مناسب را تهیه می‌کنند. روان‌شناسان بالینی غالباً در بیمارستان‌ها، کلینیک‌های سلامت روان و مطب‌های شخصی فعالیت می‌کنند. آنان در زمینه تکنیک‌های مختلف درمانی آموزش می بینند و برخی برای درمان اختلالهای خاص تخصص می گیرند یا بر روی گروه خاصی از افراد کار میکنند. برای مثال روانشناس بالینی می تواند در زمینه هایی مانند درمان اختلال سوءمصرف مواد، سلامت روان کودکان، فوبیا و ترس ، سلامت روان بزرگسالان یا سلامت روان سالمندان تخصص بگیرد.

انواع روانشناسی

انواع روانشناسی مشاوره


 در انواع روانشناسی، روانشناسان مشاور همان کار روانشناسان بالینی را انجام میدهند، ولی روانشناسان مشاور با افرادی سر و کار دارند که به روان درمانی نیاز ندارند. در روانشناسی مشاوره به افرادی کمک میشود که در زندگی خود مشکل دارند. گروه بزرگی از روانشناسان مشاور در دانشگاه ها و مدارس فعالیت میکنند.روان‌شناسان مشاور، روان‌درمانی را برای درمان اختلالات روانی، مشکلات رفتاری، رفع مشکلات بعد از خیانت، مشکلات عاطفی، مشاوره قبل از ازدواج، مدیریت استرس، افزایش اعتماد به نفس و مشکلات مرتبط انجام می‌دهند. این گروه از متخصصین وجوه اشتراک بسیاری با روان‌شناسان بالینی دارند.

انواع روانشناسی

انواع روانشناسی خانواده


روانشناسی خانواده یکی از انواع روانشناسی است. در روانشناسی خانواده، روانشناسان به مسائل خانوادگی مثل طلاق میپردازند و کمک میکنند تا زوجهایی که میخواهند از هم جدا شوند درباره مسائلی که پس از جدایی پیش می آید مانند نگهداری فرزندان و تامین هزینه ها به توافق برسند. همچنین راهکارهای مناسب در زمینه مدیریت خانواده و نحوه رفتار تمام اعضای خانواده مورد بررسی قرار می گیرد.

انواع روانشناسی

انواع روانشناسی تحصیلی


 روانشناسی تحصیلی مشکلات یادگیری دانش آموزان و دانشجویان را مطالعه میکند. این شاخه از انواع روانشناسی حتی به مسائل خانوادگی و عاطفی و همچنین اجتماعی میپردازد. روانشناسان در روانشناسی تحصیلی از طرق آزمون هوش و استعداد یابی و پیشرفت تحصیلی و مصاحبه با معلمان و والدین و همچنین خود دانش آموزان و دانشجویان به رفع مشکلات یادگیری آنها کمک میکنند.

انواع روانشناسی

انواع روانشناسی تربیتی


روانشناسی تربیتی یکی از انواع روانشناسی میباشد که همانند روانشناسی تحصیلی به یادگیری آسان دانش آموزان و دانشجویان کمک میکند، در روانشناسی تربیتی بیشتر به تعلیم و تربیت و برنامه کلاسی توجه میشود. در انواع روانشناسی، روانشناسی تربیتی بیشتر از روانشناسی تحصیلی به یادگیری، رشد و ارزشیابی کودک توجه دارد.

 

انواع روانشناسی رشد


یکی از انواع روانشناسی، روانشناسی رشد میباشد که تغییرات جسمی، عاطفی و اجتماعی انسان را در دوران زندگی مورد مطالعه قرار میدهد. این شاخه از انواع روانشناسی سعی دارد که تاثیر طبیعت و محیط را بر انواع خاص رشد روشن کند. روانشناسی رشد داراى حوزه گسترده ای است و تاثیر تغذیه و دارو بر رشد جنین، تغییرات و بحرانهای نوجوانان و ناسازگاری سالمندان را مورد بررسی قرار میدهد. در انواع روانشناسی، روانشناسی رشد از اهمیت بالایی بین معلمان و والدین برخوردار است. اطلاع از روانشناسی رشد به آنها کمک میکند تا نیازهای کودک در سنین مختلف را بشناسند میزان یادگیری او را بدانند و از انگیزه ها و هیجانات آنها آگاه باشند، تا بتوانند متناسب با توانایی ها و شخصیت آنها رفتار کنند.روان‌شناسان رشد درباره رشد انسان در طول عمر تحقیق می‌کنند. برخی روان‌شناسان رشد بر دوره خاصی از زندگی، مثلاً کودکی اولیه، نوجوانی، بزرگسالی یا سالمندی متمرکز می‌شوند. این گروه از متخصصین وظایفی مانند ارزیابی کودکان دچار ناتوانی یا تاخیر رشدی، بررسی مشکلات مربوط به بالا رفتن سن و مطالعه چگونگی اکتساب مهارت‌های زبانی را انجام می‌دهند. برخی روان‌شناسان رشد بر پژوهش متمرکز می‌شوند و دانش ما را از مسائلی که ممکن است در طول عمر در ارتباط با رشد پیش بیاید، افزایش می‌دهند. متخصصین دیگر در حوزه کاربردی فعالیت می‌کنند و با بیمارانی کار می‌کنند که برای مقابله با مشکلات رشدی نیاز به کمک دارند.

انواع روانشناسی

انواع روانشناسی شخصیت


 در انواع روانشناسی، روانشناسی شخصیت به تعریف ویژگی های انسان میپردازد، و عوامل موثر بر رفتارهای بهنجار یا نابهنجار او را تعیین می کند و موضوعاتی از جمله پرخاشگری و اضطراب را مطالعه میکند. در انواع روانشناسی شخصیت خصوصیات شخصیتی افراد مورد بررسی قرار میگیرد، برای مثال بعضی افراد خوشرو، شاد و خونگرم هستند و بعضی از آنها بداخلاق و ترشرو میباشند.

 

انواع روانشناسی اجتماعی


روانشناسی اجتماعی یکی از انواع روانشناسی است که به بررسی تفکرات و هیجانات در موقعیت های اجتماعی میپردازد. روانشناسان اجتماعی برخلاف روانشناسان شخصیت سعی میکنند عوامل اجتماعی و خارجی موثر بر رفتارهای شخصی را مورد بررسی قرار دهند، اما در روانشناسی شخصیت عوامل درونی مورد مطالعه قرار میگیرد .البته رفتار هم تحت تاثیر عوامل خارجی و هم عوامل داخلی قرار میگیرد.

 

انواع روانشناسی صنعتی و سازمانی


از انواع روانشناسی میتوان به روانشناسی صنعتی و سازمانی اشاره کرد. روانشناسی صنعتی رابطه افراد با کار و روانشناسی سازمانی رفتار افراد در سارمانها، کارخانجات و موسسات را مورد مطالعه قرار میدهد، روانشناسان صنعتی و سازمانی سعی دارند شرایط کار را بهبود بخشیده و بازدهی را بالا ببرند و حتی در استخدام و مصاحبه افراد جدید به موسسات کمک میکنند.


انواع روانشناسی آنلاین


 امروزه افراد با مشکلات فکری بسیاری روبرو هستند ولی گاهی زمانی برای مشاوره ندارند و روز به روز به افسردگی نزدیکتر میشوند. این افراد به تدریج پرخاشگر میشوند و بعضا از انجام کارهای که قبلا برای آنها جذاب بود لذت نمیبرند. یکی از انواع روانشناسی، روانشناسی آنلاین میباشد که این مشکل را رفع کرده است،  این شاخه از انواع روانشناسی به افرادی که از بازگو کردن مشکل خود در جمع و یا رودررو مشکل دارند کمک میکند.

 

  • جوان موسسه اموزشی فرهنگی جوان